****توضیح واضحات برای دوستان کند: این مطلب نوشتهء من نیست و اگر روی کلمهء "سوال" کلیک کنید می رید به صفحه ای که این مطلب ازش نقل شده. فکر می کردم خیلی واضح باشه که من اینو ننوشتم ولی انگار بعضی ها متوجه نشدن که نوشته فقط از پس قشر خاصی بر می آد که جامعه رو به گه کشیدن. دفعهء دیگه خواستید نظر بدید اول ببینین اصل ماجرا چیه.
سؤال
آيا صحيح است كه در قرآن مجيد اجازه داده شده كه اگر زن از حقوق زناشويى سرباز زند، او را تنبيه بدنى نمايند؟
پاسخ
جاى ترديد نيست كه اسلام خدمات پرارزشى به جامعه زنان عالم كرده و حقّ بزرگى به گردن آنها دارد، حتّى آن دسته از نويسندگان تاريخ تمدّن غربى كه نظر خوشى به اسلام ندارد، مانند «كرين برينتون» و «جان كريستوفر» و «روبرت لى وولف» در كتاب تاريخ تمدّن غرب و مبانى آن در شرق، صريحاً اعتراف مى كنند كه نهضت اسلام كمك مؤثرى به بهبود حال زنان نموده و قرآن مجيد نيز دستورهاى مؤكّدى در اين باره صادر كرده است; نمونه آن، آيه شريفه «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»(1) و «و هُنَّ لِبَاس لَكُمْ وَ اَنْتُمْ لِبَاس لَهُنَّ»(2) مى باشد.
در بيانات پيشوايان اسلام بقدرى درباره خوشرفتارى با زنان تأكيد شده كه فرموده اند در برابر آنها حتّى ترشرويى نكنيد: «لا يُقْبَحُ لَها وَجْهاً»
همچنين زنان را موظّف كرده كه با نهايت مهربانى و خوشرفتارى با شوهران خود رفتار نمايند.
امّا در مورد تنبيه خفيف بدنى زنانى كه حاضر به اداى حقّ زناشويى نيستند، دستور صريح قرآن اين است كه شوهر نخست از طريق پند و اندرز، سپس با جدا كردن بستر خويش و قهر كردن وارد گردد; اگر هيچ وسيله اى مؤثّرنشد، در اين صورت مى تواند از تنبيه خفيف بدنى استفاده كند و بديهى است كه اين موضوع، يك موضوع كاملا استثنايى و در حقيقت حكم جرّاحى يك بيمار را دارد كه مخصوص موارد ضرورت است.
حتّى اگر شوهر نيز از انجام حقوق زناشويى سرباز زند و راهى براى وادار ساختن او به انجام اين حقوق، جز تنبيه بدنى نباشد، حكومت اسلامى حق دارد او را تنبيه بدنى نمايد.
اين نكته لازم به يادآورى است كه در بعضى از زنان - طبق نظريّه روان شناسان - همواره يك حالت «مازوخيسم» (آزار خواهى) وجود دارد كه گاهى به عللى تشديد مى گردد و به صورت يك بحران روانى بروز مى كند; در اين گونه موارد بحرانى و استثنايى، تنبيه ملايم در تسكين روحى آنها مؤثّر است.
به اين نكته نيز بايد توجّه داشت كه تنبيه مزبور نبايد طورى باشد كه موجب مجروح شدن يا حتّى سياه و كبوده و سرخ شدن بدن گردد.
1. سوره نساء، آيه 19.
2. سوره بقره، آيه 187.
۱۳۸۶ بهمن ۲, سهشنبه
۱۳۸۶ دی ۲۹, شنبه
شیده خیلی دخترِ شیرینیه!!
چند روز پیشا سرِ کار حوصلهام سررفته بود گفتم یه کم وبلاگ بنویسم. اون موقعها که کیش کار میکردم هم گاهی همینطوری مطلبم رو مینوشتم رو کاغذ و عصرش میذاشتم تو وبلاگ. امسال سالی بود که من از تمام عمرم چاقتر شدم و دکترم هم توی دسامبر بهم گفت دیابت دارم. همون موقع هم واکسن ذاتالریه رو تزریق کرد. گفت باید برم واکسن انفولانزا رو هم فوری بزنم. بعدشم باید برم معاینهی چشم چون امکانِ کور شدن برای بیماران دیابتی خیلی زیاده. برام آزمایش کلیه نوشت. گفت باید هر چند وقت پاهامو نگاه کنم و مطمئن بشم که زخم نیست. میگه ممکنه زخم شه و حتی حسش هم نکنم و بعدش خیلی دیر بشه و کار بیخ پیدا کنه و مجبور شن پامو قطع کنن.
امروز رفتم کلاس برای کنترل دیابت. بهمون دستگاهِ مجانی آزمایش خون میدن که هر روز چک کنیم قند خون رو. کلی هم لیست غذاها و اینا دادن که باید رعایت کنیم و از این جور حرفا. باید هر روز یه آسپرین بچه هم بخورم. باید وزنم رو بیآرم پایین وگرنه ممکنه این هی بدتر بشه چون کلسترولم هم بالاست!
مادربزرگم خدابیامرز دیابتی بود و مادرم هم از میانسالی دیابتی شد. دکترم میگه فعلا بهم دوا نمیده و باید سعی کنیم با رژیم و ورزش کنترلش کنیم. فعلا که یه ۹ پوندی وزنم اومده پایین. جالب اینجاست که من از شیرینی و شکلات و چیزای شیرین بدم میآد اما مثل اینکه اصلا ربطی به این حرفا نداره. پانکراست اونقدر که باید انسولین تولید نمیکنه که ممکنه به خاطر ژن خانوادگی باشه یا اضافه وزن یا یه بیماری شدید که پانکراست رو اذیت کنه. اونوقت وقتی انسولین نیست گلوکز یا همون قند خون نمیتونه جذبِ سلولها بشه و همینطوری توی خون باقی میمونه و به همهی اجزای بدن صدمه میزنه. اگه انسولین باشه گلوکز جذبِ سلول میشه و تبدیل میشه به انرژی که مصرفش میکنیم.
خوبه که الآن میدونم ماجرا چیه. سعی میکنم غذاهای سالم تر بخورم. این قرص رو هم دکترم پیشنهاد داده بخورم که البته بیمه پوشش نمیده. اما قیمتش خیلی بد نیست و اگه کار کنه میارزه. کاری که میکنه اینه که با غذا که میخوریش، چربیِ غذا رو قبل از اینکه بخواد هضم و جذب بشه رد میکنه بره. تنها مشکل اینه که اگه غذای چرب بخوری اختیار دستشویی از دستت خارج میشه و ممکنه یهویی تو خیابون یا سر کار شلوارت رو قهوهای کنی!! منم با اینکه غذاهای چرب نمیخورم از ترسم جرات نمیکنم این قرص رو خیلی منظم بخورم! حالا باید ببینم چی میشه. خبرتون میکنم که آیا این دوای جدید و انقلابی موثره یا نه!
امروز رفتم کلاس برای کنترل دیابت. بهمون دستگاهِ مجانی آزمایش خون میدن که هر روز چک کنیم قند خون رو. کلی هم لیست غذاها و اینا دادن که باید رعایت کنیم و از این جور حرفا. باید هر روز یه آسپرین بچه هم بخورم. باید وزنم رو بیآرم پایین وگرنه ممکنه این هی بدتر بشه چون کلسترولم هم بالاست!
مادربزرگم خدابیامرز دیابتی بود و مادرم هم از میانسالی دیابتی شد. دکترم میگه فعلا بهم دوا نمیده و باید سعی کنیم با رژیم و ورزش کنترلش کنیم. فعلا که یه ۹ پوندی وزنم اومده پایین. جالب اینجاست که من از شیرینی و شکلات و چیزای شیرین بدم میآد اما مثل اینکه اصلا ربطی به این حرفا نداره. پانکراست اونقدر که باید انسولین تولید نمیکنه که ممکنه به خاطر ژن خانوادگی باشه یا اضافه وزن یا یه بیماری شدید که پانکراست رو اذیت کنه. اونوقت وقتی انسولین نیست گلوکز یا همون قند خون نمیتونه جذبِ سلولها بشه و همینطوری توی خون باقی میمونه و به همهی اجزای بدن صدمه میزنه. اگه انسولین باشه گلوکز جذبِ سلول میشه و تبدیل میشه به انرژی که مصرفش میکنیم.
خوبه که الآن میدونم ماجرا چیه. سعی میکنم غذاهای سالم تر بخورم. این قرص رو هم دکترم پیشنهاد داده بخورم که البته بیمه پوشش نمیده. اما قیمتش خیلی بد نیست و اگه کار کنه میارزه. کاری که میکنه اینه که با غذا که میخوریش، چربیِ غذا رو قبل از اینکه بخواد هضم و جذب بشه رد میکنه بره. تنها مشکل اینه که اگه غذای چرب بخوری اختیار دستشویی از دستت خارج میشه و ممکنه یهویی تو خیابون یا سر کار شلوارت رو قهوهای کنی!! منم با اینکه غذاهای چرب نمیخورم از ترسم جرات نمیکنم این قرص رو خیلی منظم بخورم! حالا باید ببینم چی میشه. خبرتون میکنم که آیا این دوای جدید و انقلابی موثره یا نه!
اشتراک در:
پستها (Atom)