خب فردا داره هی نزدیک تر و نزدیک تر می شه. فکر می کنم مثل بقیه عمل هام با خون سردی برم تو و بیآم بیرون. شایدم یهو قاط بزنمو فرار کنم ا خونه ها ها ها ها
قیافه دکتر دیدنیه اون موقع. شایدم برم تا تو اتاق عمل و بعد یهم بگم نظرم رو عوض کردم بزارین من برم!
خلاصه که افکارم قرو قاطیه.
خدا به خیر بگذرونه.
امروز آخرین روزیه که من می تونستم یه سری غذاها رو بخورم و جالبیش اینه که اصلا اشتها نداشتم.
امروز 28 آگوست 303 پوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر