۱۳۸۶ فروردین ۷, سه‌شنبه

سال نو و کاندیدا به در

خب سالِ نوی همگی مبارکه. اون کارتِ تبریکِ خدا رو هم طبق سنت هر ساله حمیدرضا جونم برام کشیده که دستش درد نکنه. اون ماهیه شبیه خودمه و از اونجایی که حمیدرضا تازگیا منو دیده می‌تونم مجسم کنم که وقتی مداد به دست نشسته بوده که اینو بکشه منو به چه حالتی به خاطر آورده!!

چند وقته که خیلی نوشتنم نمی‌آد. نمی‌دونم به خاطرِ اینه که خیلی راحت نمی‌تونم بنویسم یا به خاطر اینکه خیلی نمی‌رسم بشینم پای کامپیوتر. در کل همه چیز مثل همیشه است به غیر از اینکه من مثل چاق شدم دوباره و مثل اینکه این به خاطرِ غذاهای ناسالمِ اینجاست که متابولیسم رو کاملا به باد فنا داده. حالا چند وقته که با پیام در به در دنبال مواد غذایی طبیعی و غیر هورمونی می‌گردیم بلکه بتونیم از این حالت بیرون بیآییم.

اینجا همه چیز رو غیر طبیعی هم تولید می‌کنن که هم قیمتش ارزون‌تره و هم قیافه‌اش بهتره و مدت‌ِ طولانی‌تری هم می‌شه تو یخچال نِگَرشون داشت. اما در نهایت تمام اون چیزا سیستم هاضمه رو به هم می‌ریزه و نتیجه اش می‌شه اینکه ۷۵٪ امریکا اضافه وزن دارن. با این وضیعت آدم یه جورایی مجبوره بیشتر خرج کنه و همیشه هم خودش آشپزی کنه. امیدوارم که این تلاش‌های من و پیام موثر باشه و این پف‌مون بخوابه!!

در ضمن داریم با قرص‌های گیاهی اجزای داخلی بدن‌مون رو شستشو می‌دیم. اول یه دوره‌ی دفع سمومه و بعدشم باید کاندیدا رو درمون کنیم. هر کسی که تو عمرش حتی یه بار هم آنتی بیوتیک خورده باشه روده‌ش کاندیدا ییست داره. بعد اینکه اینم درست شد باید روده و کبد رو شستشو بدیم. خلاصه کلی برنامه داریم!! به یه برنامه‌ی سلامت داشتیم گوش می‌دادیم یارو گفت توی روده‌ی همه‌ی آدما حداقل ۱۰ کیلو مدفوعِ رسوب کرده که هست که باعث یبوست و چاقی و پوست بد می‌شه. حالا ما که این کارا رو کردیم بهتون خبر می‌دم نتیجه رو اگه زنده موندیم!!!