۱۳۸۶ شهریور ۵, دوشنبه

Yazooooooo



از وقتی که یادم می‌آد توی خونه‌ی ما همیشه ضبط روشن بود. در طول روز به سلیقه‌ی خواهر و برادرم و عصرا به سلیقه‌ی مامان و بابا. از بچگی ملودی کلی گروه‌های دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ رو می‌شناسم و دوست دارم که ممکنه خیلی از هم سن و سال‌های من نشناسن. بعضیاشونو انقدر دوست داشتم که هنوزم گوش‌شون می‌دم. اصل کاری که می‌دونین پینک فلویده و کلی گروهِ دیگه هم هستن.

یکی از این گروه‌ها که ممکنه خیلی‌ها نشناسن یازوه Yazoo. وینس کلارک که توی گروه دپژ مد Depeche Mode آهنگ‌ساز و کی‌بردیست بود با یه خواننده این گروه رو تشکیل دادن. من عاشق سبکِ آهنگ‌هاشون و طرزِ خوندنِ خواننده‌ای بودم که تا همین هفته‌ی پیش فکر می‌کردم مَرده!!! خدا پدر مادر اینترنت رو بیامرزه که منو از گمراهی درآورد!! خواننده‌ی گروهی که یه عمره به‌شون گوش می‌دادم و فکر می‌کردم یه آقاییه که کمی خوشحاله و دوست داره آرایش بکنه جداً زن بوده! اون ویدیوِ بالا رو که نگاه می‌کنین یه لحظه چشاتون رو بندین و به من بگین اگه شو رو ندیده بودین فکر می‌کردین این زنه یا مرده؟!

حالا البته دیگه این گروه وجود نداره و وینس کلارک با اندی بِل گروه اریژر Erasue رو دارن که بازم خیلی آهنگ‌هاشون رو دوست دارم. این ویدیو یکی از آهنگ‌های موردعلاقه‌ی منه :) اندی بل Andy Bell خواننده‌ی این گروه دیگه جدی جدی یه مردِ خوشحاله که اتفاقاً دوست داره آرایش کنه!! فکر کنم من بچه که بودم داشتم آینده‌ی وینس کلارک رو می‌دیدم!!




۱۳۸۶ مرداد ۳۱, چهارشنبه

رسم خوشآیندِ با هم بودن

همیشه وقتی تو اوج عصبانیت مطلب نوشتم بعدا پشیمون شدم. حالا بازم باید با خودم قرار بذارم وقتی عصبانی‌ام وبلاگ ننویسم!

***

اون مطلب قبل هم در ضمن نوشته‌ی من نبود و یکی برام آف‌لاین گذاشته بود. نرسیدم براش توضیح بنویسم. خلاصه که من انقدرا هم هنرمند نیستم بتونم طنز این‌طوری بنویسم اما این مطلب پیام رو بخونین، براش جوک فرستاده بودم به انگلیسی برداشته ترجمه‌ش کرده به متُد چرندیاتی! به این می‌گن هنر طنز داشتن که من ندارم!

***

به کارم مشغولم و به زندگی. گاهی اصلا نمی‌رسم بیآم آن لاین مگر برای تندی چک کردن بانک و ای‌میل. ببخشید که تند تند نمی نویسم.

***

این یک‌شنبه که بیآد می‌شه ۴ سال که من و پیام ازدواج کردیم. باورم نمی‌شه انقدر زود گذشته. همه چیز خیلی عوض شده. الآن فکر می‌کنم که اون موقع که ازدواج کردیم من هنوز خیلی ذهنیت مجردی و استقلال داشتم چون گرچه با مادر و پدرم زندگی می‌کردم ولی از نظر مالی و همه چی خیلی همه چیز دستِ خودم بود. بعد از ازدواج آدم یاد می‌گیره چطوری مشترک بشه تو همه چیز. چطوری همه چیز رو سعی کنه از دیدِ دو نفر ببینه نه فقط خودش. چطوری گذشت و کوتاه اومدن رو یاد بگیره و به همدیگه عادت کنه. عادت کردن به عادت‌های همدیگه هم خودش یه عالمی داره!

اگه ازدواج تبدیل به بی‌تفاوتی و یا جنگِ همیشگی بشه شاید دیگه نشه درستش کرد. مامانم همیشه می گفت حواست باشه که شوهر آدم درسته که نزدیک‌ترین دوستِ آدمه اما همیشه باید یه پرده‌ي حیا بین خودت و اون نگه داری. نه اینکه با هم راحت نباشین اما به این هم فکر کن که این شخصیه که قراره هر روزِ عمرت تو چشاش نگاه کنی و باهاش باشی اگه رابطه ول کنی برای خودش بره ممکنه کنترلش از دستت خارج بشه و خراب‌کاری بشه. الآن می‌فهمم منظورش چی بوده.

آدم نباید بحث بی‌خود بکنه. هر وقت می‌بینم داریم سرِ یه چیز کوچیک می‌ریم رو اعصابِ همدیگه فوری با خودم می‌گم اصلا چرا باید سر چیزِ به این بی‌اهمیتی ما یکی بدو کنیم با هم و سعی می‌کنم تمومش کنم. اگر یه سری عادت‌های پیام با من فرق داره سعی می‌کنم خودمو تا جایی که می‌تونم تطبیق بدم و می‌دونم که اونم دقیقا همین طوره. پیام خیلی مهربونه و منعطف اما اگه هر کسی رو به اندازه‌ی کافی تحت فشار قرار بدی بالاخره می‌ترکه! تقریبا دستم اومده که مرزِ ترکیدنِ هر دوتامون کجاهاست! فکر تا بخوایم کاملا تشخیصش بدیم یه چند سال دیگه وقت بخوایم!

دوست داشتن و عشق و علاقه یه طرف و منطقی بودن و آدمِ زندگی مشترک بودن یه طرف. این چند وقته بیشتر کسایی که می‌شناختم و مزدوج بودن دارن طلاق می‌گیرن. خیلی ناراحت می‌شم وقتی می‌شنوم که دو نفر که می‌خواستن با هم زندگی کنن به جایی رسیدن که این هدف رو ولش کنن. خواهرِ خودم هم یکی از همین آدماست. اون حوصله‌ی چالشِ دایمی ازدواج رو نداره. می‌گم چالش دایمی چون واقعا فکر نکنم هیچ دو انسانی بتونن بدون هیچ‌گونه درگیری و اختلاف عقیده یه عمر با هم زندگی کنن! فرقش اینجاست که آیا اهلِ موندن و دست و پنجه نرم کردن هستی یا نیستی. فرقش اینه که اصلا این با هم بودن ارزشِ موندن و جنگیدن داره یا نه. اگه جواب این دو تا آره است پس می‌ارزه که بمونی و سعی کنی درستش کنی.

آخرشم به نظر من ازدواج یه قماره. فرقی نمی‌کنه که با هم قبلا زندگی کنی یا نکنی، وقتی که اسم ازدواج می‌آد روش و می‌ری زیر یه سقف برای یه عمر، هنر می‌خواد زیر اون سقف موندن و خوش بودن.

برامون دعا کنین که بتونیم این راهِ خوشایند رو ادامه بدیم :)
چهارمی‌ش هم مبارکه! پیام جونم خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوسِت دارم :*


۱۳۸۶ مرداد ۱۴, یکشنبه

هري پاتر ايراني

هري پاتر ايراني منتشر کرد : ۱ـ هری پاتر وسنگ امامزاده ۲ـ هری پاتر و تالار وحدت ۳ـ هری پاتر وزندانی سیاسی ۴ـ هری پاتر و جام رمضان ۵ـ هری پاتر و فرمان رهبری ۶-هری پاتر و آخوند دو رو ۷ـ هری پاتر و مشعل ولایت