۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

غمگین

بابام داره برمی گرده به ایران. از 12 ژؤن پارسال پهلوم بوده و خیلی به روحیه ام کمک کرده. دیگه اون احساس تنهایی و بی کس و کار بودن و از ریشه کنده شده بودن نمی کردم. اما داره برمی گرده. خواهرم هنوز اونجاست و تموم خونه زندگی هنوز اونجاست. من سعی ام رو کردم که قانعش کنم اینجا بمونه. برام دعا کنین.