این پست قبلی رو که نوشتم با فاصلهی چند روز خبر رو شنیدم و بچهها همهی حرفا رو زدن و تنها کاری که میتونستم بکنم این بوده که هی بهش زنگ بزنم! دفعهی اول که اصلاً نمیدونستم چی بگم و اونم انقدر حالش بد بود که بعد از یه دقیقه خداحافظی کردیم.
داشتم به حمیدرضا میگفتم که فقط موقع تشییع جنازه است که آدم واقعاً مجبوره که قبولش کنه اما هنوز هم این دلیل نمیشه که باورش کنی. توی غسالخونه رفته بودم که هوایِ مامانم رو داشته باشم که به شیشه چنگ میزد و داد میزد و مادربزرگم با یه لبخندِ آروم اونجا خوابیده بود و میشستنش. فکر میکردم که همین الآنه که پاشه و چشماشو باز کنه و بیآد طرفمون و این کابوس به پایان برسه اما متاسفانه لای کفنِ دستنوشتهاش پیچیدنش و لبخندش رو برای همیشه از دست دادم. هی روله روله روله ...
حمیدرضا میگه مادرش سعی میکنه خودش رو کنترل کنه و به خاطر بقیه خیلی گریه نکنه... منم خیلی سرپا بودم و سرم رو به مراسم مشغول کرده بودم و حتی یه قطره اشک هم نریختم برای مامان بزرگی که تو بغلم سکته کرد. همه میگفتن باریکلا چه قوی هستی و هوای مامانت اینا رو داری. از ماهی که مامان بزرگم فوت شد به مدت ۶ ماه تمام فعالیتهای بدنی من مختل شد و گواترم عود کرد و ۶ ماه تمام پریود نشدم. ولی در عوض اصلاً گریه نکردم و همه گفتن چقدر قوی هستم. بعد از یه سالِ تمام هومیوپاتی و مشاوره تازه شروع کردم گریه کردن و مریضیهام خوب شدن کم کم.
گاهی باید گریه کرد. گاهی باید جیغ زد. گاهی باید بالا پایین پرید و فریاد کشید. از اینکه همه رو جمع کنی تو دلت که به مرزِ ترکیدن برسه که بدتر نیست، هست؟
تسلیت میگم دوستِ مهربون و خوبم :( مواظبِ خودت باش.
what was that happy face at the end?!?!?!?!
پاسخحذف****
wrong one!
Just wanted to say, I've lost my lovely DAD 2 weeks ago...
پاسخحذفso losing grandparents is actually nothing in compare with losing parents...
خبر بدي بود و روز بدم كامل شد.....
پاسخحذفكاش ميتونستم براي آرامشش كاري اانجام بدم...ممنون ميشم اگه از طرف من هم تسلاش بدين
خيلي خوبه كه آدم دوستاني مثل شما داشته باشه
آسيه
منم تسليت مي گم.
پاسخحذفمنم شرایط تورو داشتم. ولی اصولا درمان نشدم. فقط یادمه که اصطلاحا قوی حساب میشدم. و پنج سال گذشته... و شاید اصلا دیر باشه واسه جیغ زدن
پاسخحذفامروز يك اتفاقي برام افتاد ياد شيدفروني آقا پيام شما افتادم واقعن من كه فكر مي كنم همه زنا مازوخيسم دارند اوليش هم خودم جنون خود آزاري دارم
پاسخحذف