۱۳۸۴ آبان ۲۹, یکشنبه

خورشید در باد!

اول از همه تولد صنم جونم مبارکه :* امسال سومین سالیه که تو طولِ دوستیِ طولانی‌مون تولدامون رو با هم نیستیم. هیچ‌وقت یادم نمی‌ره تولدای باحالی که می‌گرفتیم و چقدر می‌خندیدیم. دورانِ جالبی بود هم خیلی با هم دوست بودیم هم همیشه دعوا می کردیم :)) کلاً آدم تقریباً سنتی و محافظه‌کارتری هستم تا صنم و یه کم هم اخلاق‌گرا و به قول معروف مامان‌بزرگم! بیچاره صنم چیزای مختلفی رو از من قایم می‌کرد که دوستی‌مون ادامه پیدا کنه یا اینکه فکر کنم از من خجالت می‌کشید برای چیزایی که اصلاً الآن فکر می‌کنم نباید اینطور می‌بود. اما خب هر آدمی یه اشکالایی داره دیگه و منم تو یه چیزایی عقایدِ سفت و سختی داشتم. به هر حال اینکه کسی بتونه اخلاق عجیب غریب منو تحمل کنه و سال‌ها با تمامِ سخت‌گیری‌هام کنار بیآد باید واقعاً صبور باشه با یه دوستیِ واقعی، مگه نه؟

این عکس هم پارسال توی اون جاده‌ی فوق‌العاده خوشگل بین سان‌فرانسیسکو و لس آنجلس ازش گرفتم و گفتم به یاد اون سفر باحال بذارمش اینجا. :)

sanambday.jpg


فکر کنم اسم ُخورشید در بادّ مناسبش باشه :)) صنم جونمی تولدت خیلی خیلی مبارکه و امیدوارم بازم بتونم برات تولد یواشکی بگیرم و کلی بزنیم و برقصیم :*

*****

خب پریشب رفتیم هری پاتر رو در همون شب اول دیدیم. اولین باری بود که کتابش رو قبلش خونده بودم. می‌دونم نظر خیلی‌ها ممکنه فرق کنه اما به نظر من یه جوری بود! احساس می‌کردم که دارم یه فیلم توی تلویزیون ایران نگاه می‌کنم که ناشیانه سانسور شده! منظورم اینه که کتاب انقدر قشنگ و ماهرانه نوشته شده که انگار تو فیلم قلع و قمعش کردن! می‌دونم که کتاب خیلی طولانیه و برای اینکه فیلمش کنن باید سر و تهش رو یه جوری بزنن اما فکر کنم بهتر از این می‌شد این کار رو انجام داد! نمی‌دونم شاید هم فقط به خاطر اینکه این دفعه کتاب رو خوندم اینطوری شدم! دفعه‌های قبلی لابد نمی‌دونستم ماجرا چیه و همون قدری که فیلم نشون می‌داده کافی بوده!

خلاصه براساس همین نتایج رفتم اولین کتابش رو گرفتم از کتابخونه‌ی شهرمون که ببینم اصلاً ماجرا چی بوده!

*****

این آهنگ رو با کلیپش که نگاه کردم تازه خوشم اومد ازش. با اینکه شدیداً رفیق‌مون عشقِ مارک نافلره و یه جورایی کمبودِ اصالت داره موسیقی‌شون اما به هر حال جالب نوشته و خوب اجرا کرده :) شاید کم کم هم بتونه صدای خودش رو هم پیدا کنه و به قول اینجایی‌ها original بشه. البته مطمئنن یکی از دلایلی که ازش خوشم اومد به خاطر اینه که یاد مارک نافلر افتادم :)) خلاصه که امیدوارم که کارشون رو ادامه بدن و بهتر و بهتر بشن.

*****

تو طول هفته که اصلاً نمی‌آم آن‌لاین و دیگه یکشنبه‌ها خودم رو خفه می‌کنم!! خبرا رو به منم بدین چونکه اصلاً نمی‌رسم آن‌لاین اینور اونور برم دیگه، مرسی :)




۷ نظر:

  1. دقيقن من هم به خاطر صداش كه شبيه مارك نافلره خوشم اوممده ازش! خوبي خانم سرشلوغ؟

    پاسخحذف
  2. خيلي وقت بود به اينجا سر نزده بودم! خوبين خانم؟! در رابطه با هري پاتر يه دوست امريكايي من هم نظر شما رو داشت :) ما كه نهوز نديديم :(

    پاسخحذف
  3. احوال شیده ی نازنین
    خوبی؟
    عکست قشنگ بود ها !

    پاسخحذف
  4. خانم جان!
    خسته نباشي از كار و بار!...
    پس از مدت ها!...
    نمي دونم من خيلي خوشحالم يا چه جوريه!...ولي اين پست خيلي به دلم نشست!...
    نمره اين دفعه شما :20
    از ما والله خبر خاصي نيست فقط تو آزمايشگاه هي سيم هارو اتصال كوتاه مي كنيم برق دانشگاه مي ره!!!...
    و ديگه كم كم متاسفانه يا خوشبختانه تحت اثر فوق شديد!اين رشته و اساتيد و هم كلاسي هاي خرخون هواي ادبيمان دارد مي پرد و جايش را حساب كتاب و اين حرف ها مي گيرد!...
    خلاصه كه ذات و سرشتمان دست خوش تغيير شده!...
    ....
    زود زود بنويس!و طولاني و مفصل!
    خوش باشي!...

    پاسخحذف
  5. سلام.من هم مثل شما عاشق پینک فوید هستمو بیشتر از اون راجر واترز.هر چی دنبال این گشتم که آلبوم جدیدش )کا ایرا(را از اینتر نت دانلود کنم نشد.هر سوراخ سنبه ای را گشتم.یه ذره اش را توی خود سایت راجر واترز گوش دادم عالی بود.اگر کسی میتونه کمکم کنه ممنون میشم.بای

    پاسخحذف
  6. سلام...
    جسارت منو ببخشيد چون بدون اجازه وبلاگ شما رو لينك كردم...
    فقط نميدونم اسم شما رو بوي وبلاگ خودم چي بنويسم...
    لطفا" در اين رابطه به من كمك كنيد...
    از دهان من صدايي نميشنوي...
    ديريست كه عمر را واژگونه گذرانده ام...
    خدانگهدار...

    پاسخحذف