اينطور به نظر می رسه که مدت طولانیی از به روز کردن این وبلاگ میگذره. جالبه که یکی از دوستانِ خوانندهء قدیمی نوشته هام ایمیل داده که چند روزه که پیدات نیست و تجربه ثابت کرده که اینجور موقع ها نباید زیاد بهت نزدیک شد :))) حیوونکی معلومه صابونِ سگیت من حسابی به تنش خورده D:
ماجرا این بوده که داشتیم با صنم می زدیم تو سر و کلهء خودمون که بالاخره یه کاری رو تموم کنیم و از اونجایی که وقتی ما دو تا با هم هستیم اول باید کلی ور بزنیم و کارهای متفرقه و شدیدا عجیب غریب انجام بدیم و بعدا بشینیم سر کار اصلی، همه چیز خیلی بیش از اندازه ای که باید، طول می کشه.
کارهای عجیب غریب مثلا در حد سه ساعت لج کردن وسطِ شهرِ درندشتِ تهران که آقا اصلا ما تا امروز ناهار بیرون نخوریم برنمی گردیم خونه! و عین این دیوونه ها به هر جایی که دور و ورمون بود در محدودهء ونک، جردن، میرداماد سر زدیم که ساعت ۴ ناهار بخوریم! و خب قاعدتا همه جا یا غذاشون تموم شده بود یا بسته بودن! و ما هی قفل عصایی باز می کردیم و می بستیم و صنم هم کلی پارک دوبله کردن یاد گرفت!!
فکر می کنین ما از رو رفتیم؟ هه هه! فکر می کنین ما اصلا به این موضوع فکر کردیم که زودتر بریم خونه و به کارمون برسیم به جای اینکه وسط شهر عین این دیوونه ها دنبال غذا بگردیم، وقتی که تو خونه غذامون رو آماده گذاشتن تو یخچال برامون؟ هه هه! فکر می کنین آخر کی برنده شد؟ بله بالاخره تو برج آرین غذا گیر آوردیم! ساعت چند؟؟؟ ۵:۳۰!! ساعت چند رسیدیم خونه؟ ۶:۳۰! کی خوابیدیم؟ ساعت ۲! اوه البته من دیگه کم آوردم و فشارم افتاد پایین و با چند بالش زیر پام که خون به مغزم برسه، غش کردم وگرنه صنم جان تا ساعت ۴ صبح سنگرش رو حفظ کرد! و تمام این ماجرا از اونجا شروع شد که من، لگد بخوره تو دهنم، گفتم موفتار! اگر اینو نگفته بودم صنم گیر نمی داد غذا بیرون بخوریم و عین آدمیزاد می رفتیم به کار و زندگیمون می رسیدیم!
از نکات بسیار جالب در این دو روز:
من: آره این یارو جویس حالش خراب بوده و فکر کنم sexual maniac بوده!
صنم: آره یه جورایی خیلی باهاش حال می کنم، شبیه تو بوده خیلی، unconventional!
بعد از دیدن من با چشمانی گشاده با مکثی سی ثانیه ای!
صنم: اوه البته به غیر از اون قسمتِ sexual maniac بودنش!!!!
در هر حال این تز مثل اینکه جدی جدی داره تموم میشه قبل از مردنِ من! لطفا همگی دست جمعی بگین آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر