۱۳۸۴ مهر ۱۹, سه‌شنبه

با تاخیر

اینو چند وقت پیش نوشته بودم اما حتی نرسیده بودم بذارمش اینجا! حالا اصلا زمانش گذشته اما همینطوری می‌ذارمش که یادم باشه اون روزا چه خبرا بوده :)

******

خب این هم از مراسم Emmy's و جک‌هایی که ملت می‌گفتن در مورد طوفان کاترینا و بی‌لیاقتی جرج بوش. از همه جالب‌تر جان استوارت بود که یه چیزی از قبل آماده کرده بود داده بود که سانسورش کنن :)) هر چی از دهنش دراومده بود گفته بود به بوش و قوه اجرایی! خلاصه که رسماً از حالت عزاداری دراومدن با این مراسم. می‌گن که از قبل به همه گفته بودن که از منطقه خارج بشن اما این سیاه‌پوست‌ها گفتن ما پول نداریم که از شهر بریم بیرون!!!!! و بعضی هم می‌گن که اینا نرفتن از شهر بیرون که بعد از رفتن بقیه برن از خونه‌هاشون دزدی کنن!!! خلاصه این امریکایی‌ها هم برای خودشون عالمی دارن.

یه عده عینِ چی کار می‌کنن و اصلاً نمی‌فهمن زندگی‌شون چطوری داره از دست‌شون می‌ره و یه عده هم از بس گشادن که به هوای wellfare نشستن و هیچ گهی نمی‌خورن و از عالم و آدم هم طلب‌کارن. البته آدم‌های نرکالی هم ستن این وسط که سعی می‌کنن که حد وسط رو نگه دارن اما واقعاً سخته که به اون چاه و این چاله نیوفتی. مثلاً وقتی می‌ری تو یه کاری وقتی ببینن که کارت خوبه هی به هوای ترفیع و چند دلار بیشتر حقوق هی ساعت‌های کارت رو می‌برن بالا و بالاتر و به جایی می‌رسه که وقت آزاد نداری و اگر هم داری نا نداری که کاری بکنی!!! یهو به خودت می‌آی و می‌بینی وای من چقدر خسته‌ام و اوه ده سال از عمرم رو هم سگ‌دو زدم!

می‌دونین چیه؟ اینجا خیلی راحت می‌تونین بیوفتین تو یه سیکلی که هی دلتون بخواد بیشتر و بهتر رو داشته باشین. الآن خودِ من هم اینطوری می‌شم گاهی. مثلاً خونه‌های خیلی خوشگل و بزرگ و با منظره‌های خدا هست که می‌تونی با یه کم جر دادنِ خودت به دست بیآری. ماشین‌های خوشگلی هست که یه همین ترتیب می‌تونی به دست بیآری. لازمه‌اس فقط اینه که همون‌طور که گفتم کمی تا قسمتی جر بخوری بسکه کار کنی و تا خرخره بری تو قرض که خب یعنی دوباره باید جر بخوری تا پس یدیش!! اما ماجرا اینجاست هیچ چیز دور از دسترست نیست. یعنی می‌تونی هر چیزی رو داشته باشی. یه جوری برات تنظیم می‌کنن که تا آخر عمرت وام بدی اما اون چیزی که می‌خوای رو داشته باشی.

به همین راحتی میوفتی تو سیکل‌شون. وام بگیر. بخر. سگ‌دو بزن. کمی از وام رو پس بده که بتونی یه وام جدید بگیری. بازم سگ‌دو بزن که حالا هر دو تا وام رو پس بدی و به همین ترتیب ادامه داره.

انقدر مرز بینِ یه زندگی متوسط داشتن و گوشه‌ی خیابون خوابیدن گاهی نازکه که باید واقعاً حواست جمع باشه. کلی کارت اعتباری هست که تمام مدت دارن وسوسه‌ات می‌کنن که بیشتر و بیشتر بخوای و بخری. با خودت می‌گی الآن می‌خرم بعداً پولش رو می‌دم و به همین راحتی یهو می‌بینی که ۱۰۰۰ دلار این‌ور اون‌ور خرج کردی! حالا بیا اینا رو پس بده! خلاصه که می‌خوام بگم همه چیز راحته به دست آوردنش اما باید بفهمی که سیستم کاپیتالیستی شوخی‌بردار نیست.. به همون راحتی که می‌ذاره پولدار بشی می‌تونه به خاک سیاه بنشونتت. حالا انتخاب با خودته، یا دلتو می‌زنی به دریا و از این سیستم استفاده می‌کنی یا ترجیح می‌دی که کارمند باشی و در عوض هیچ‌وقت کارت به ورشکستگی نکشه.

پیام خیلی اهل ریسک نیست. من هم خودم هیچ جا نمی‌خوابم که کوچکترین احتمالی بدم که آب از زیرش رد می‌شه!!! شاید حالا در آینده کمی شجاع‌تر بشیم اما فعلاً که کارمندیم :)





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر