۱۳۸۱ آذر ۱۸, دوشنبه

- واي تو رو خدا

- واي تو رو خدا بيا اين خانوم رو مصاحبه کن... من رو ديوونه کرده... هر چي مي گم خانوم شما انگليسيتون ضعيفه و بايد بشينين ترم اول، قبول نمي کنه... يکي مثل تو رو مي خواد که با زبون خوش روشو کم کني!
- دست شما درد نکنه! حالا ديگه من رو کم کن محل شدم ديگه!!
- نه بابا! مي دوني که منظورم چيه؟
- بله مي دونم. بگو بيآد تو دفتر اساتيد.
- نه بيا دفتر آموزش که اقلا جو هم بگيرتش!

- Hello, have a seat here please.
- hello havar you?
- No honey I'm not HAVAR, but anyways I'm fine thanks. What's your name?
...

-خب حالا از من بپرسيد که ازدواج کردم يا نه؟

دستش رو ميذاره رو دستم و فشار ميده.

- صبر کنين... امممممممم... تو رو خدا صبر کنين... اممممممم... همين الآن مي گم به خدا...

بعد از پنج دقيقه چلوندن دست من بدبخت:

- Do you do Majid??????



**********

سر کلاس B2 ترم پيشم:

همينطور که داشتم با هزار جون کندن و با زبان گفتاري و جسماني و خلاصه هر راهي که بتونين فکرش رو بکنين درس مي دادم تمام مدت متوجه بودم که يکي از شاگردها داره با دقت تمام نگاهم مي کنه:

- Teacher. married?
- What? Do you want to ask whether I'm married or not?
- yes. you married?
- No, I'm not.
- How old?
- At least ask the question correctly Sara! Ask again.
- please!
-ASK AGAIN.
- ok ok. How old are you?
- I'm 24 going to be 25 in February.
- noch noch.
- noch noch???
- very late, very late! noch noch!


دستش درد نکنه. فقط همينم مونده بود که شاگرد فسقليم هم سر کلاس با اين زبان ناقصش بگه very late very late! حقش بود به اين يکي جواب مي دادم:

- No dear, I haven't done Majid yet!!



*********


خب يه سري از دوستان کم کم دارن عصباني ميشن که من چرا هي ميگم آره فلان فيلم رو مي بينم و بهتون ميگم چطوري بود و ميره تا ۴ هفته بعد که من به حرف بيآم و يادم بيآد بگم فيلمها چطور بودن!

خب دفعه پيش گفتم که قراره فيلم Resident Evil رو ببينم که به نظر ترسناک ميآد. به معناي واقعي افتضاح بود. ميلا يوويچ البته خيلي خوشگل بود اما موضوع شديدا آبکي بود و اصلا خوب پرداخته نشده بود. مثلا در آينده بود که چند صد متر زير زمين يه سازمان بود که چتر گونه تمام فعاليتهاي کامپيوتري دنيا رو تحت کنترل داشت و در ضمن در حال انجام يه سري آزمايشات سري هم بود و يه ويروسي درست کرده بود که خيلي سعي مي شد تو فيلم نشون داده بشه که وحشتناکه! والله تنها چيز وحشتناکي تو فيلم بود اين بود که مردم بعد از مردن پاميشدن و قا قا مي خواستن و دوست داشتن آدمهاي زنده رو نام نام کنن! يعني از اين کشکي تر نمي شد فيلم بسازن!

راستي چند وقت پيش يه فيلم ديدم به اسم The good girl با بازي همسر گرامي آقاي برد پيت عزيز يعني خانوم جنيفر انيستون. عجب فيلم مزخرفي بود! کلي جون کندم که طاقت بيآرم و تا آخر فيلم رو ببينم بسکه لوس بود مخصوصا نيمه اول فيلم به طرز فجيعناکي خسته کننده بود. داستان يه زن ۳۰ ساله تو يه شهر کوچک با يه شوهر که هميشه در حال علف دود کردنه با دوستش و نمي تونه اين خانوم رو حامله کنه. ناگهان اين خانوم خانوما متوجه ميشه که ديگه خيلي حوصله اش سر رفته و يه رابطه مسخره با همکار ۲۲ ساله و افسرده اش تو فروشگاه شروع مي کنه. انقدر همه چيز افتضاح تموم شد که مي خواستم پاشم مانيتور رو خورد کنم!!

من نمي فهمم اينا چرا انقدر وقت و پول مردم رو حروم مي کنن و هي مي خوان بگن که آره بابا اگه يه وقتي احيانا احساس کردي حوصله ات سر رفته برو به يکي بده و حالت خوب ميشه! اگرم اون يارو عاشقت شد بي خيال! نهايتا ميره يا خودش رو ميکشه يا شوهرت ميکشدش يا حالا بالاخره يکي مي کشدش ديگه!! اگرم شوهرت فهميد خب بهش ميگي عزيزم تقصير خودت بود من رو درک نکردي و تامينم نکردي حالا بيا بريم مشاوره خانواده!!

اون از اون فيلم مزخرف Unfaithful بود که مرتيکه الاغ زد پسر مردم رو کشت و آخرش هم با خانوم بچه ها تشريف بردن تعطيلات که اين مسئله رو که خانوم هر روز تشريف مي بردن خدمت ايشون ددر رو به فراموشي بسپارن و اينم از اين فيلم که زنيکه براي اينکه همه چيز آروم تموم شه با دوست صميمي شوهرش مي خوابه و اون پسر ۲۲ ساله بدبخت هم که تکليفش معلومه! استغفرالله!

هيچ وقت يادم ميره که تمام مدتي که اون فيلم Unfaithful رو با اعمال شاقه نگاه مي کردم سرم گيج مي رفت و حالت تهوع داشتم و من جاي زنيکه خجالت مي کشيدم و عر عر گريه مي کردم!! واي خدايا چقدر رو تختم به خودم پيچيدم و بعدشم يه بنده خدايي زنگ زد و من هر چي از دهنم در اومد بهش گفتم و قطع کردم!! البته عصرش طبق معمول که مي فهمم اشتباه کردم زنگ زدم و معذرت خواهي کردم اما واقعا اين فيلمها رو براي چي مي سازن، من که آخرش نفهميدم.

طولاني شد. بعدا بقيه فيلمها رو ميگم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر