۱۳۸۱ دی ۶, جمعه

- به من اعتماد کن،

- به من اعتماد کن، مي تونم آنچنان لذتي بهت بدم که حتي تو ذهنت هم نمي گنجه.
- جدي نمي گي؟!
- چرا! در ضمن مطمئن باش که هيچ مممممم.. صدمه اي بهت نمي زنم!
- جدا؟!
- آره. مي دونم بايد چکار کنم.
- آهان! حالا اگه من اصلا بگم برام اهميتي نداره چي؟
- خب اون موقع بايد يه نوشته کتبي امضا شده بدي که با تمايل و رضايت خودت بوده.

*********

يه خانوم روزنامه نگار که من قبولش دارم در پايان مصاحبه اي با روزنامه نگار آبزرور از واشنگتن اصرار داشت حتما اين رو براي اون آقا که معتقد بود ما بايد دموکراسي آمريکايي رو تو اين کشور پياده کنيم، مفهوم کنم که:

- ببين بهش بگو مثلا زناني مثل من و تو که فعاليم و داريم توي جامعه فعالانه کار مي کنيم و مستقليم هم حتي گاهي نمي تونيم بعضي از چيزها رو براي مادر، پدر، دوست و آشنا روشن کنيم. چيزهايي که خيلي خصوصي و شخصي هستن و قاعدتا نبايد به کسي غير خودمون ربط داشته باشن. بستر براي اون دموکراسي آماده است؟ شکل گيري شرايط مناسب در آمريکا و اروپا چقدر طول کشيد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر