۱۳۸۲ آبان ۲۸, چهارشنبه

اول از همه تا یادم

اول از همه تا یادم نرفته حتما برین این ثواب چرتکه انداختن جین جینی رو حتما بخونین که از دستتون میره! این بشر خداست! پست های قبلیش رو هم حتما بخونین، محمد یکی از هموناست که دفعه پیش گفتم هی می خوام بهشون لینک بدم ولی دیر یادم میوفته!

*****

یه استاد ورزش دارم شاه نداره! اولا که من رو در عرض یه سال و خرده ای با تمام و رفتن های نامرتبم تقریبا ۳۰ کیلو آورد پایین!!! بله می دونم دارین فکر می کنین این عجب چیز فجیعی بوده که بعد از ۳۰ کیلو کم کردن هم هنوز به خودش میگه چاق!!! در هر صورت الآن که بهش فکر می کنم اصلا نمی فهمم که چطوری اون وزن رو با خودم می کشیدم اینور اونور! انگار مثل اینه که آدم یه کوله پشتی رو پر از ۳۰ کیلو سنگ کنه و همیشه با خودش حمل کنه! در این مدت حتی یه کم هم نه گذاشت پوستم کش بیآد و نه صورتم بیوفته. تمام مدت با ماساژ همه چیز رو جمع کرد به طوری که الآن اگه کسی من رو ببینه میگه خب این دختره از اولش هم همینطوری تپل بوده. اگر هم مدت طولانی مثلا دو یا سه ماه هم نرم ورزش و هر چی دلم می خواد بخورم فوقش وزنم یه کیلو یا دو کیلو میره بالا.

در هر حال واقعا دستش درد نکنه که با علم به من کمک کرد. یعنی فوق لیسانس تربیت بدنی داره و استاد دانشگاهه اما انقدر من رو دوست داشت و بهم لطف داشت که وسائل خرید تو خونهء خودش گذاشت فقط برای من که برم و اونجا ورزش کنم!‌ (نگاه کن تو رو به خدا اون وقت می گن تو چرا انقدر لوسی!!) هم فشار درمانی بلده هم انرژی درمانی هم هیپنوتیزم هم ماساژهای درمانی و ریلکسیشن و زیبایی. یعنی این زن یه جواهره! تازه ترشی هایی هم که درست می کنه انقدر خوشمزه ان که نگو و نپرس! بیشتر موقع ها وقتی دارم برمیگردم خونه یه چیزی میده دستم بیآرم، یا ترشی یا چیزای دیگه. امروز هم آش پخته بود داد که بیآرم خونه.

- خب این هم آش که برای تو کنار گذاشته بودم، اینطوری گرمش کن.
- چشم.
- آش که دوست داری دیگه؟؟
- نه!!!

نمی دونم چرا این زبون من نمی چرخه دروغ بگم!‌ حیوونکی اول یه کم شوکه شد ولی خب دیگه رفتار عجیب غریب من اومده دستش لبخند زد و گفت حالا یه قاشق از این بخور شاید خوشت بیآد. گفتم چشم! البته جاتون خالی واقعا هم خوشمزه بود D: خانم ورزش عزیزم ممنون :*

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر