۱۳۸۲ مهر ۷, دوشنبه

خب بالاخره وقت شد بشينم

خب بالاخره وقت شد بشينم و بنويسم.

برام خیلی جالبه که یه وبلاگی که بعد از اینجا زدم و یه مدتی توش می نوشتم و دیگه خیلی وقته نمی نویسم تازه به تازه از اینجا و اونجا لینک می خوره و مردم هم هی بهش ایمیل میدن! کلی هم باهام اونجا همدردی و اینا می کنن! خیلی باحاله! در هر حال فکر کنم اونجا متفاوت می نوشتم چون احساس آزادی بیشتری می کردم که البته نباید می کردم چون کلی آشنا از طریق جستجوهای مختلف پیداش کرده بودن و می خوندنش و بعدش مطالبش رو از حفظ تحویلم می دادن!

یه چیزی که خیلی برام جالبه این حالتیه که یه سری از خواننده هام یه چیزایی از نوشته های یه قرن پیشم یادشون میآد که خودم یادم نمیآد! یه بار یکی تو چت هی برام یه سری جملات رو کپی پیست می کرد و به نظرم خیلی حرفاش آشنا میومد بعد نیم ساعت یهو متوجه شدم از اون نوشته های اولیهء خودمه!!! کلی یارو به ریشم خندید!

ولی هیچی مثل اون روزی نبود که برای اولین بار رفته بودم مامان پیام رو ببینم. تمام پینکفلویدیش رو از اولش خونده بودن و من از همین می ترسیدم! می خواستم به عنوان انتقام بدم تمام آرشیو چرندیات رو بابام بخونه :)) اما دلم برای پیام سوخت ؛) خلاصه که خونه پیام اینا با مامانش موقع سلام دم در که فقط با هم دست دادیم بعدشم نشستیم و یه کم حرف زدیم و موقع خداحافظی من نمی دونستم دقیقا باید چکار کنم! دست بدم؟ ماچ کنم؟ هیچ کاری نکنم! عین منگل ها ایستاده بودم دم در! گفتن:

- می دونم از بوسیدن خوشت نمیآد برای همین اذیتت نمی کنم!

این اولین باری بود که احساس کردم که چقدر من اینجا زر مفت می زنم!

- نـــــــــــــه! اون مال وقتیه که کسی رو خوب نمی شناسم و یا دوستش ندارم و مجبورم الکی تظاهر کنم وگرنه از بوسیدن کسانی که دوستشون دارم خوشم هم میآد!

خلاصه که روبوسی کردیم و من از اثرات مخرب وبلاگ نوشتن بی پروام مطلع شدم. حالا یه چیز دیگه هم شده. چندین دفعه در مورد علیرضا عصار و از کنسرتاش نوشته بودم و حالا که کنسرت داره یه اتفاق خیلی جالب افتاده! از بین خواننده هام حداقل ۱۵ نفر پیشنهاد دادن که اگه وقت ندارم برم بلیط بخرم اینکار رو برام انجام بدن :) چقدر همه مهربونن واقعا! حالا هم نیما آقای گل زحمتش رو کشیده که دستش درد نکنه :) فقط امیدوارم عصار امسال هم مثل پارسال با صدای خروسی نخواد برامون بخونه!

الآنم دیگه خوابم میآد،‌ فقط یه چیزی. میشه دعا کنین سر کارم کم نیآرم؟ مرسی، دستتون درد نکنه :) شب بخیر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر