My English weblog
خب نميدونم اين بدشانسي شماست که من اين روزا به اندازه يه اپسيلون بيشتر وقت آزاد پيدا کردم و ميتونم بيشتر اينجا مانور بدم یا از خوش شانسیه من. ولي در هر صورت من اينجوري بيشتر راضيم! تنها نکته مثبت شلوغ بودن سرم يه کم دور شدن از احساس دلتنگي ايه که برای پیام عزیزم دارم که هميشه مثل سايه ( نه حتی بدتر از سایه! سایه بدبخت تو جاهای تاریک دست از سر آدم برمیداره ولی این قسمت دقیقا در مورد احساس دلتنگی بر عکسه!) دنبالمه. بهتون پیشنهاد میکنم اگه شمام دچار هجوم این احساسا هستین فردا صبح به عنوان اولین و مهمترین کار هفته تون برین اداره، شرکت یا هر جای دیگه ای که کار میکنین، یه راست برید اتاق رئیس و خیلی جدی ازش بخواین با کار کردن شما توی شیفت اول و دوم و سوم و چهارم شرکت موافقت کنه و بگین که دلیل موجهی دارین و بعد ماجرا رو براش توضیح بدین و اگه پرسید از کجا به این نتایج علمی رسیدین شما کافیه سرتونو بالا بگیرین و (با لحنی که تهش این جمله نهفته است که مگه شما با اینترنت کار نمیکنین!) با افتخار بگین: از اینترنت!
آها تا یادم نرفته مثل اینکه هوا این روزا یه کم با شخصیت ثابت تری نقششو بازی کرده پس من لازمه در همین صفحه به خاطر پست قبلیم ازش معذرت بخوام!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر