۱۳۸۳ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

تولد مبارکی :)

سینای عزیز تولدت مبارک :) با اینکه این نوشتهء آخرت که نشون می‌ده روز تولدت بازداشتت کردن واقعا ناراحت‌کننده است اما امیدوارم که بالاخره خاطرهء تلخ اون روزها کم‌کم محو بشن.

*****

وای وای!‌چقدر شماها ماهین که انقدر خوب به سوالات من جواب می‌دین :* پنجشنبه می‌رم که با راهنمایی‌های شما و پیام جیب پدر گرامی رو خالی کنم D:

راستی نگران نباشین من دوباره دارم غذا می‌خورم! یه موقعی بود که نه تنها Anorexiaداشتم بلکه Bulimia هم روش! هیچکس متوجه نبود چون من خیلی خوب می تونم پنهان‌کاری بکنم،‌ فقط پیام فهمید و بعدش ازم قول گرفت و منم خودم رو کنترل کردم :)‌ الآن هم درست می‌شه، اون روز سرم شلوغ بود حواسم نبود غذا بخورم!

اوخی اين گارفيلد بيچاره هم با رژيم درگيره!

*****

عجب این تعطیلی‌های پشت سر هم به ما خوش می‌گذره و عجیبه که هنوز سوسک نشدیم! دیشب انقدر خندیدم که دیگه دل و روده‌م درد گرفته بود و واقعا دیگه جا داره برای فرهاد یه وبلاگ زده شه! خوبه دیشب که صنم جان استارت گریه کردنش رو زد حالا خدا به داد برسه که از حالا شروع کرده دیگه روز آخر می‌خواد چه بکنه :( من معمولا اشکم در‌نمی‌آد اما حالم خیلی بد می‌شه،‌ خوش‌ به حال صنم که اقلا می تونه گریه کنه! واقعا الآن که فکرش رو می‌کنم ما با اینکه قراره تو یه کشور باشیم اما انقدر از هم دوریم که فاصله‌مون از ایران و اروپا هم بیشتره و این برای ما دو تا خل که هر روز زدیم تو سر و کلهء هم خیلی سخته :(

من دلم تنگ می‌شه :(((

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر