۱۳۸۲ مهر ۲۸, دوشنبه

می دونین چیه خیلی موقع

می دونین چیه خیلی موقع ها میشه که حالم از خودم بهم می خوره. البته خب هر کسی در زندگیش یه موقع هایی براش پیش میآد که اینطوری میشه اما من زیاد اینطوری میشم. شاید یه علتش این باشه که کلا آدم حال بهم زنی هستم حتی برای خودم دیگه چه برسه به دیگرون. تحمل رفتار گند من از عهده خیلیا خارجه یکیشم خودم هستم. شاید برای همینه که بیشتر موقع ها حالت هام و رفتارام طوریه که سعی می کنم دور و ورم رو تا جایی که میشه خالی کنم.

زیاد تو جمع ها نمیرم چون هم برای اونا سخته هم برای من. خب می تونم درک کنم کسی با خصوصیات من و رکی بیش از حدی که گاهی آزاردهنده میشه و نیش زبونی که تا فیها خالدون طرف رو میسوزونه و توقع بالا داشتن از همه بغیر از خودم و خیلی خصوصیات بد دیگه ای که دارم واقعا نباید هم انتظار بیشتر از این رو داشته باشه.

پیام هم حالا شده آینه من. یه بار خیلی جالب گفت که شیده تو از اینکه به مردم نشون بدی که احمق هستن لذت می بری! و این خوب نیست!!! آره واقعا هم خوب نیست. یا اینکه وقتی که یکی از گل بالاتر بهم میگه (راستی هیچ توجه کردین این اصطلاح از گل بالاتر گفتن یا نگفتن چه عجیبه؟) فوری با زبونم طوری زمین و آسمون رو سرش خراب می کنم که حتما آخرش به معذرت خواهی بکشه. پیام میگه خوب می دونی حرفایی که می زنی تا کجای آدم مقابل رو می سوزونه ولی بازم کار خودت رو می کنی و مثل اینکه خوشت هم میآد!

آره خیلی آدم بدی هستم. متاسفانه همیشه هم انقدر لوس شدم به این عنوان که آدم متفاوتی هستم که همین تبدیل به یه راه فرار از تغییر شده. ممکنه خیلیای دیگه هم بهشون حرف های خیلی بدتری هم زده بشه ولی هیچکس انقدر مثل من نمیره خفت طرف رو بگیره و بگه اوهو چی گفتی؟!! به من چی گفتی؟؟ بعدشم انقدر جیغ جیغ کنه آبروی یارو رو ببره! شاید باید خیلی بیشتر از اینا گذشت داشته باشم و از خیلی چیزا همینطوری بگذرم. این همه آدم (که متاسفانه در کمال شرمندگی آمارشون خیـــــــلی بالاست!) از ریدن های من به هیکلشون گذشتن حالا منم یه کم بگذرم که اینا به اونا در بشه، به هر حال رنگ قهوه ای حتی اگر رنگ سال هم نباشه فعلا بهم میآد!!! قدرت انعطاف رو کیف می کنین ؛)

در هر حال الآن آرومم. گرچه خیلی دلم گرفته اما آرومم. احساس اینکه فحش بخورم، حرف کلفت بشنوم، ازم انتقاد شدیدی بشه که به نظرم انصاف نیست،‌ سرم داد زده بشه، در موردم پیش داوری بشه و به خاطر نوشته هام آدم مزخرف و مغروری انگاشته بشم چیزای تازه ای تو زندگیم هستن! شاید به این خاطر که اطرافیانم به ویژه خانواده و علی الخصوص پدر و مادرم شدیدا همیشه بهم احترام گذاشتن و واقعا از گل بالاتر بهم نگفتن (میشه یکی منطق این بالاتر یا پایینتر از گل رو به من بگه؟!). حالا اینکه اونا چه توجیهی برای این کارشون داشتن رو باید گل بودن خودشون دونست فکر کنم، ولی نتیجه اش این شده که الآن می بینین. من به این احترام بی حد و حصر معتاد شدم و بلاهایی که اینجا سرم میآد برام خیلی ثقیلن!

پس لطفا یه کم مراعات این دخترهء لوس و نازک نارنجی رو این چند صباحی که تو این دنیا در خدمتتونه بکنین تا بعدش که دیگه از دستم راحت بشین به امید خدا! باید دیگه آروم بگیرم کاملا و به کار خودم برسم. پیام جونم مرسی :*

راستی هیچ توجه کردین این آهنگ عجب مضمون فمینیستیی داره؟ :)))))))) فکر کنم پرستو این دفعه منو ببینه بدتم دست جوخه اعدام!!! D: خب تقصیر من چیه! این خانومه خیلی دلش می خواد خانوم خونه باشه و به شوهرش سرویس بده!! شایدم باید این الگویی برای همه ما نسوان باشه!!! اوخ اوخ من برم تا اینا نکشتنم ؛)


Etta James

I just wanna make love to you

I don’t want you to be no slave
I don’t want to work all day
but I want you to be true
and I just wanna make love to you

love to you
ooh-ooh
love to you

all I want to do is wash your clothes
I don’t want to keep you indoors

there is nothing for you to do
but keep me making love to you

love to you
ooh-ooh
love to you

CHORUS and I can tell by the way
that you walk that walk
I can hear by the way
you talk that talk
and I can know by the way
you treat your girl
that I could give you all the loving
in the whole wide world

all I want to do is bake your bread
just to make sure you’re well fed
I don’t want you sad and blue

and I just wanna make love to you

CHORUS

all I want to do is bake your bread
just to make sure you’re well fed
I don’t want you sad and blue
and I just wanna make love to you

love to you
ooh-ooh
love to you

ooh-ooh
love to you



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر